قانون حفظ کاربری اراضی، یکی از مهمترین ابزارهای مدیریت شهری و جلوگیری از تغییرات بیضابطه در کاربری زمینهاست. با این حال، اجرای این قانون گاهی با حق مالکیت افراد وارد تعارض میشود و پرسشهای مهمی درباره محدوده اختیارات دولت و حقوق مالکان مطرح میکند. این موضوع بهویژه در پروندههای مرتبط با کمیسیون ماده ۵، کمیسیون ماده ۱۰۰ شهرداری و دعاوی تغییر کاربری اهمیت ویژهای دارد.
در سالهای اخیر، طرح دعاوی متعدد در محاکم درباره «تعارض میان منافع عمومی و حق مالکیت خصوصی» باعث شده این مبحث به یکی از چالشبرانگیزترین موضوعات در حقوق شهری تبدیل شود. از یکسو، قانونگذار تلاش دارد از توسعه بیرویه شهر جلوگیری کند و از سوی دیگر مالک انتظار دارد بتواند آزادانه در ملک خود تصمیمگیری کند.
در ادامه تلاش شده با نگاهی چند زاویهای، دیدگاههای مخالف در زمینه تعارض میان قانون حفظ کاربری و حق مالکیت بررسی شود تا مخاطبان، از جمله وکلای حقوقی، مالکان، سازندگان و مشاوران املاک بتوانند درک روشنتری از ابعاد این چالش حقوقی داشته باشند.
مفهوم «حق مالکیت» و حدود قانونی آن
حق مالکیت در نظام حقوقی ایران به عنوان یکی از اساسیترین حقوق شهروندی شناخته میشود و قانون اساسی نیز بر مصونیت آن تأکید دارد. با این حال، این حق مطلق و بدون قید نیست و قانونگذار میتواند در راستای منافع عمومی محدودیتهایی برای آن ایجاد کند. این محدودیتها معمولاً در حوزههایی مانند شهرسازی، محیط زیست و جلوگیری از ساختوسازهای غیرمجاز اعمال میشود.
در بسیاری از پروندههای مربوط به دعاوی شهرداری دیده میشود که مالکان به دلیل تصور «مالکیت مطلق»، انتظار دارند هرگونه ساختوساز یا تغییر کاربری را در ملک خود بدون محدودیت انجام دهند. در حالی که قوانین شهرسازی، ضوابط طرح تفصیلی و مصوبات کمیسیون ماده ۵ عملاً محدوده اختیارات مالک را مشخص میکنند.
این محدودیتها گاهی بهقدری گسترده است که مالکان احساس میکنند از حق طبیعی خود محروم شدهاند و همین مسئله زمینهساز طرح شکایات متعدد در دیوان عدالت اداری میشود. بنابراین، شناخت حدود این حق برای جلوگیری از تعارضات، امری ضروری است.

فلسفه قانون حفظ کاربری و هدف قانونگذار
-
جلوگیری از توسعه بیضابطه شهری
قانون حفظ کاربری با هدف جلوگیری از گسترش بیرویه شهرها تدوین شده است. اگر کاربریها آزادانه تغییر داده شوند، بافت شهری دچار بینظمی شده و فشار مضاعفی بر زیرساختها وارد میشود. از این رو، قانونگذار تلاش کرده با اعمال محدودیتهای مشخص، توسعه شهری را در مسیر کارشناسیشده هدایت کند.
-
حفظ منابع طبیعی و تعادل زیستمحیطی
یکی از فلسفههای اصلی قانون، حمایت از اراضی کشاورزی، باغات و محیطزیست است. تغییر کاربری غیر مجاز موجب نابودی زمینهای ارزشمند و آسیب به تعادل اکولوژیک منطقه میشود. به همین دلیل، تصمیمگیری در این حوزه باید با دقت و حساسیت بالایی انجام شود.
-
تضمین کیفیت زندگی شهری در بلندمدت
از نگاه قانونگذار، مدیریت کاربریها نهتنها یک ضرورت شهری بلکه یک الزام اجتماعی برای آینده شهر است. محدودیتهای کاربری در نهایت به ایجاد شهرهای پایدار، هماهنگ و قابل زیست برای نسلهای بعدی کمک میکند، هرچند ممکن است در کوتاهمدت برای برخی مالکان محدودیتهایی ایجاد کند.
چالشهای حقوقی در تعارض میان کاربری و مالکیت
یکی از چالشهای جدی این است که تعیین کاربری معمولاً توسط نهادهای عمومی انجام میشود اما هزینه محدودیتهای ناشی از آن را مالک خصوصی تحمل میکند. بهعنوان مثال، اگر ملکی در محدوده فضای سبز قرار گیرد، در واقع مالک از حق بهرهبرداری اقتصادی محروم میشود بدون اینکه لزوماً خسارتی دریافت کند.
از سوی دیگر، مالکان معمولاً به نحوه تصمیمگیری نهادهای اداری اعتراض دارند و معتقدند این فرایند شفاف، عادلانه یا کارشناسی نیست. همین موضوع باعث افزایش حجم شکایات در دیوان عدالت اداری شده است.
در بسیاری از آراء دیوان عدالت اداری دیده میشود که تغییر کاربری بدون رعایت اصول حقوقی و فنی، باطل اعلام شده است. این خود نشاندهنده اهمیت دقت در اعمال مقررات کاربری است.

دیدگاههای مخالف درباره محدودیت کاربری
مخالفان معتقدند قانون حفظ کاربری در برخی موارد نوعی دخالت بیش از حد در حق مالکیت است و این دخالت با اصول قانون اساسی در تضاد قرار میگیرد. آنان بر این باورند که مالک باید امکان استفاده اقتصادی مناسب از ملک خود را داشته باشد.
گروهی دیگر استدلال میکنند که محدودیتهای شدید موجب کاهش ارزش ملک و حتی بلااستفاده شدن آن میشود، در حالی که هیچ سازوکاری برای جبران خسارت پیشبینی نشده است. این امر اساساً با عدالت اجتماعی سازگار نیست.
برخی نیز معتقدند فرایند اخذ مجوز تغییر کاربری پیچیده، زمانبر و گاه تابع سلایق اداری است. این مشکل باعث شده بسیاری از مالکان از مسیر قانونی ناامید شده و به ساختوسازهای غیرمجاز روی بیاورند.
نقش دیوان عدالت اداری در حل تعارضات
دیوان عدالت اداری مرجع اصلی رسیدگی به شکایات مربوط به مصوبات کاربری، آرای کمیسیونهای شهرداری و اقدامات ادارات دولتی است. نقش این نهاد در ایجاد توازن میان منافع عمومی و حقوق خصوصی بسیار پررنگ است.
در سالهای اخیر، دیوان عدالت اداری در بسیاری از آرای خود تلاش کرده اصل تناسب و رعایت حقوق مالکانه را برجسته کند. این رویکرد نوعی تفسیر حمایتی از مالکیت است و جلوی بسیاری از اقدامات غیرقانونی نهادهای اداری را گرفته است
با این وجود، همچنان نیاز به تدوین ضوابط دقیقتر و وحدت رویه در آرای دیوان احساس میشود تا مالکان بتوانند مسیر مشخصتری برای احقاق حق خود داشته باشند.
بیشتر بخوانید! – وکیل دیوان عدالت اداری

پیشنهادهای اصلاحی برای تعادل میان دو حق
-
شفافسازی ضوابط، معیارها و فرآیندهای قانونی مربوط به تغییر کاربری برای کاهش تعارضات و افزایش پیشبینیپذیری.
-
ایجاد سازوکارهای مشخص برای جبران خسارت مالکان در موارد اعمال محدودیتهای شدید کاربری؛ از جمله جبران مالی، انتقال زمین یا اعطای تراکم.
-
اصلاح روندهای اداری، کاهش سلیقهگرایی و استفاده از فناوریهای نوین در تصمیمگیریهای شهرسازی.
نقش وکیل متخصص در دعاوی کاربری و دعاوی شهرداری
دعاوی مربوط به کاربری، تغییر کاربری، اعتراض به مصوبات ماده ۵ و آرای کمیسیون ماده ۱۰۰ جزء پیچیدهترین دعاوی حقوق شهری هستند. یک وکیل متخصص در این حوزه میتواند با تحلیل دقیق مدارک و قوانین، مسیر احقاق حق را برای مالک روشن کند.
وکیل متخصص، علاوه بر آشنایی کامل با آراء وحدت رویه و رویههای قضایی، تجربه عملی در مواجهه با شهرداریها و کمیسیونها دارد و میتواند از بروز خسارتها و اشتباهات جبرانناپذیر جلوگیری کند.
در بسیاری از پروندهها، حضور وکیل باعث شده تصمیمات اداری اصلاح شود، تغییر کاربری به نفع مالک انجام گیرد، یا حتی محدودیتهای غیرقانونی از بین برود. این نشان میدهد نقش وکیل در این حوزه، حیاتی و تعیینکننده است.

کلام پایانی
تعارض میان قانون حفظ کاربری و حق مالکیت خصوصی، یکی از مهمترین چالشهای حقوق شهری است که ریشه در تلاش قانونگذار برای حفظ منافع عمومی از یکسو و تلاش مالکان برای بهرهبرداری آزادانه از املاک خود از سوی دیگر دارد. این تقابل زمانی پیچیدهتر میشود که محدودیتهای کاربری بدون ارائه سازوکار مناسب برای جبران خسارت اعمال شود یا تصمیمات اداری بدون شفافیت و کارشناسی کافی اتخاذ گردد.
با این حال، مرور آرای دیوان عدالت اداری و بررسی دیدگاههای مخالف نشان میدهد که نظام حقوقی کشور در مسیر ایجاد تعادل میان این دو حق در حرکت است؛ تعادلی که تنها با اصلاح مقررات، شفافیت فرآیندها و بهرهگیری از تخصص وکلای مجرب در دعاوی شهرداری میتواند به شکل مؤثری محقق شود.
اگر درگیر مشکلات کاربری زمین، مخالفت شهرداری، آرای کمیسیون ماده ۵ یا نیاز به تغییر کاربری هستید، قبل از هر اقدام، با یک وکیل شهرداری مشورت کنید.
جهت مشاوره با کارشناس متخصص ما در دعاوی شهرداری (دکتر مصطفی جعفری) همین حالا تماس بگیرید!
